نتایج جستجو برای عبارت :

متعصبان روشنفکر یا روشنفکران متعصب

خبرگزاری فارس اصفهان- یادداشت مهمان*؛ اگرچه مشکلات جامعه امروز طاقت فرس است و مشغله‌های گوناگون انسان را از تفکر در برخی از امور بازمی‌دارد اما همین مشکلات گاهی ذهن انسان را به سمت تفکر در مورد افرادی که جامعه آن‌ها را متعصب و یا روشنفکر می‌نامد، سوق می‌دهد.
باوجودی که در جامعه ما تعصب در معنای منفی و روشنفکری در معنای مثبت القاء شده است اما توجه به این نکته ضروری به نظر می‌رسد که تعصب و روشنفکری را با هر دو بُعد ممدوح و مذمومش مورد رصد ق
خبرگزاری فارس اصفهان- یادداشت مهمان*؛ اگرچه مشکلات جامعه امروز طاقت فرس است و مشغله‌های گوناگون انسان را از تفکر در برخی از امور بازمی‌دارد اما همین مشکلات گاهی ذهن انسان را به سمت تفکر در مورد افرادی که جامعه آن‌ها را متعصب و یا روشنفکر می‌نامد، سوق می‌دهد.
باوجودی که در جامعه ما تعصب در معنای منفی و روشنفکری در معنای مثبت القاء شده است اما توجه به این نکته ضروری به نظر می‌رسد که تعصب و روشنفکری را با هر دو بُعد ممدوح و مذمومش مورد رصد ق
2628 - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» می‌نویسد: "روزنامه نیویورک‌تایمز شرحی نوشته بود که روشنفکران ایران خواستار تحولات عمیق و اساسی در اجتماع ایران هستند. شاهنشاه خندیدند و فرمودند «روشنفکر کدام گُهی است؟ اینها اشخاصی هستند که هزاران نوع عقده دارند. خود ما اسم روشنفکر بر آنها می‌گذاریم و آنها را عَلَم می‌کنیم، بعد از ما خرده‌گیری می‌کنند؟»"منبع: خاطرات علم، جلد۵، ص۳۱۳ (۳۰ مهر ۱۳۵۴)
دانلود فایل اصلی
این بحث رو خیلی وقت بود که شروع کرده بودم، امّا این قسمتش مونده بود.
 
برای نقد درست و دقیق روشنفکران، باید با افکار آنها آشنا باشید. جریان‌های روشنفکری در ایران به دسته‌ی کلی تقسیم می‌شوند:
 
1. روشنفکر غیردینی
این جریان به کلّی مخالف دین است و آن را نامعقول و غیرعلمی و ... می‌داند.
 
2. روشنفکر دینی
این جریان، با دین مشکلی ندارد امّا سعی می‌کند دین را طبق علوم و فلسفه‌ی غرب تفسیر کند. از جمله دسته‌هایی که ذیل این گروه قرار می‌گیرند:
الف) جری
یا مُلَقِّن
( ای آمرزنده)
 
سلام :))
 
حس میکنم مدت های دورِ دور هست که ننوشتم!
از 2 آذر تا امروز که 22 آذره
 
 
تازگی دارم کتاب « آغازی بر یک پایان» شهید آوینی رو میخونم.
و چقدر این کتاب عالیه. چقدر دیدِ باز و جامع و جالبی داشتند. و چقدر روشنفکر!
ویکی پدیا روشنفکر رو اینجوری تعریف کرده :« صطلاحی است که در اصل به‌معنی تفکیک دو چیز از همدیگر است؛ به همین دلیل، به‌عنوان روح انتقادگرا و ممیز شناخته می‌شود. »
و منظور من از روشنفکر اینه. نه اون اصطلاحی ک
در حال حاضر یک گرفتاری دیگر هم برای خود ما وجود دارد ، و آن اینست که چون باید آن مفاهیم را به اصطلاح قدیمی برگردانیم ، روشنفکر یا نیمه روشنفکر که گمان میکند میخواهیم همان حرفهای قدیمی را بخوردش بدهیم ، فرار میکند ، بنابراین مجبوریم اسمش را عوض کنیم. مقالات شمس را میخواندم و دیدم که شمس در جایی میگوید :" و راه حق آن بود، که ایشان بدنامش کردند و به کفرش آلودند‌. (راه عدالت و برابری را می‌گوید و گویا میخواهد از مزدک صحبت کند) و این است که نمیتوان ا
به نظرم خیلى ساده ست 
اباذرى و ملکیان رو میشناسید؟
اگه نمیشناسید که خوب نیست. یعنى از وضعیت فرهنگى اجتماعى خیلى بى خبرید.
اگه میشناسید بهتر میشه اوضاع!
من ملکیان رو خیلى دوست دارم!
اما یه چیز دیگه میخوام بگم! توى جامعه روشنفکرى الان دو گروه عمده وجود دارند : یه گروه منتقدان وحشى و مخالف همه چیز و یه گروه روشنفکر مهربان و متواضع . یه گروه سومى هم خودشونو نخود هر آش مى کنن که از کلمات گنده گنده استفاده مى کنن و نمى فهمن چى میگن اصلاً اینا جز روشنف
ما در جامعه‌ای سلسله مراتبی زندگی میکنیم و در چنین جامعه‌ای افراد در موقعیت برابر نیستند یعنی یکی در موقعیت بالاتر است و حرف میزند و دیگران گوش میکنند ودر نتیجه گفت‌وگویی صورت نمیگیرد. البته در همه جا پرسش و پاسخ هست، اما این پرسش و پاسخ نه برای به چالش کشیدن و طرح بحث جدید بلکه برای تصریح بحث و روشن شدن نقاط ابهام است.
 
ما نخبگان اعم از روشنفکران و دانشگاهیان و عالمان دینی چنان درگیر بحث‌های خودمان میشویم که جامعه را فراموش میکنیم. برای
  یکی از ماموریت های خطیر قشر((خود روشنفکر پندار)) در کشور ما این است که هر چیز مورد پذیرش مردم را نفی کنند!.
  جناب احمد حلت برای خیلی ها معرف حضور هست. ایشان هم مثل خیلی از روانشناسان کشور مان عقده ی روشنفکر نامیده شدن دارد!
ادامه مطلب
بازار داغ روشنفکری این روزها سیر اکیدا صعودی را در کشورمان طی میکند و نسل جوانی که دچار تضادهای هنجاری و دوپهلو اندیشی ویرانگر شده اند،قهوه خوردن در کافه و پک زدن به سیگار را در چهارچوب روشنفکری قرار داده اند کما اینکه اندکی از جملات نیچه را نیز سپر خود کرده اند و با فازهای مختلف پوچی زندگی،لباس آریستوکراسی رنج را برتن دارند.پولدار بودن با روشنفکر بودن رابطه ی مستقیم پیدا کرده و هرچه شخص پولدارتر باشد او را خوشبخت تر و روشنفکرتر می پندارند
کتاب را که بستم تازه فهمیدم فرق جلال با روشنفکران دیگر در چیست. ضد مذهب بودن در همه جریان های روشنفکری شرط اول قدم است. مثل بعضی از روشنفکرها هم باید سفت و سخت پایبند به هر آنچه بود که از غرب می آید. دقیقا همان چیزی که جلال ندارد.
شاید جلال جلال بودنش را به روشنفکر بودنش ترجیح میداده و عارش نمی آمده که به سفر حج هم برود و مناسک دینی را هم بجا آورد. در مذمت غربزدگی دست به قلم شود و حتی برای قیام پانزده خرداد هم در جهت تایید آن واکنش نشان دهد و دیگرا
خب، یکی دیگر از نقطه ضعف‌های روشنفکران، استدلال است.
بسیاری از آنها:
1. یا استدلالی ندارند و تنها بر پایه‌ی مشهورات نظر می‌دهند. مثال: هرکسی حق دارد آزاد باشد! (اگر بهشون بگید برای این حرفت دلیل بیار، یا مثل ماست نگاهتون میکنه، یا شروع میکنه به فحّاشی و ... . به شخصه خیلی فحش خوردم.)
2. یا استدلال بسیار ضعیفی دارند، یعنی استدلال انها از سنخ تمثیل است، یا به مشهورات برمی گردد(گاهی اوقات مشهورات غلط) و نهایتا بعد از دو یا سه پرسش، به شما فحش می دهند.
در ۶ اکتبر رئیس‌جمهورِ مصر ، انور سادات توسط تروریست‌ها به‌قتل رسیده بود . آاُمامه این واقعه را با تأسفی دوباره برای سادات به‌یاد آورد . همیشه کَله‌ی تاس انور سادات را دوست داشت و از هر نوع اصولگرایی مذهبی بیزار بود . فکر جهان‌بینی متعصبانه‌ی این مردم ، توهم خودبرتربینی‌شان و اعتقاد راسخشان در مقابل دیگران کافی بود تا او را مملو از خشم کند . خشمش تقریباً غیرقابل کنترل بود . اما این هیچ ربطی به آنچه که اکنون با آن درگیر بود نداشت . چند نفس
سید علی شجاعی, [06.03.20 07:36][Forwarded from هیئت محبین اهل بیت ع]حجت الاسلام احمد پناهیان   #میلاد_امیرالمومنین علیه السلام  ١۶ اسفند ۹۸ هیئت محبین اهل بیت(ع) قم
وزارت بهداشت اصرار دارد که قم را #کانون_انتشار ویروس کرونا معرفی کند. با اینکه نماینده بهداشت جهانی گفت این ویروس توسط یک #تاجر_عربستانی از فرودگاه تهران وارد ایران شده است. این یک #دروغ_بزرگ است. چرا کسی از حق قم دفاع نمیکند؟ 
کسانیکه با این ویروس از دنیا میروند شهیدند. چون با خواست و میل و نقش
در جنبش مشروطیت، سه نیروی اجتماعی به هم پیوستند و سپس در مقابل هم ایستادند و دوباره در آستانۀ انقلاب اسلامی دست دوستی به یک‌دیگر دادند: بازار، روحانیان، روشنفکران.همه چیز با اعتراض بازار به تعرفه‌های گمرک آغاز شد. عین‌الدوله، صدراعظم مظفرالدین شاه، نوز بلژیکی را مأمور سامان‌دهی به گمرک ایران کرده بود. سیاست‌های گمرکی نوز، بازار را خوش نیامد. روحانیان نیز با دو انگیزه به بازاریان پیوستند: نخست اینکه پس از دوران ناصری، دولت در ایران، ضع
انگلیسی‌ها ضرب المثلی دارند با این مضمون:
"کسی که فقط لندن را دیده باشد، لندن را هم نمیشناسد"
باید پاریس و رم و برلین را هم ببینی تا بتوانی بگویی لندن شهر خوبیست یا نه ...
تک منبعی بودن انسان را متعصب و خشک بار می ‌آورد و عمق فهم را به طرز عجیبی کاهش مى دهد ...
بزرگ‌ترین رسالت روشنفکر در معنای حقیقی آن (و نه در معنای آن واژه مستعمل که بی سیگارش فکر کردن نمی‌تواند) این است که حماقت عامه را تماشا کند و باز رغبت داشته باشد که راه خود را ادامه دهد؛ مخصوصا در آن دوره‌های بسیار طاقت‌فرسا، که حماقت هم پا دارد هم خیابان، هم اشک، هم زبان. و عقل پابُریده‌ی دست‌بُریده‌ی زبان‌بُریده‌ی مهجورِ زندانی‌ست. و اینجا حتی کارِ روشنفکر دشوارتر می‌شود: نماندن در رکاب توده سیاه‌روح متراکمِ خیابان، تا به خود مغر
روشنفکری گفت: کربلایی! زیارت نرو ، پولش رو بده به فقیر...
کربلایی لبخندی زد و گفت:
خودم فقیر هستم ولی میخواهم زیارت بروم.در ضمن، نیمی از پول زیارتم را ، فقرا کمک کردند.
راستی این را هم بگویم؛ به فقرا کمک نکن.روشنفکر با حالت تعجب زده گفت: چرا؟؟؟
کربلایی به شانه‌اش زد و گفت: چون فقرا پولی را که دریافت می‌کنند، خرج زیارت می‌کنند...روشنفکر، با حالتی تیره فکر و شرمسار، رفت و رفت و رفت، تا اینکه کربلایی از دور صدایش زد و گفت:
آهای..! این را هم بدان، که ا
 
بیش از بیست سال از سخنان خانم نیلوفر گوله، جامعه شناس ترک تبار می گذرد که در مقایسه ای میان روشنفکران ایران و ترکیه، از فقدان گفتگو میان روشنفکران ایران با یکدیگر ابراز شگفتی کرده بود! به باور گوله در ایران بر خلاف ترکیه، روشنفکران بجای گفتگو با یکدیگر، بیشتر با هواداران شان مونولوگ دارند! شاید آخرین خاطره گفتگوی روشنفکران در ایران به مباحثات میان دکتر سروش و مخالفان فکری او در مجلات کیهان فرهنگی و سپس کیان باز می گردد. در این مناظره های
بیش از بیست سال از سخنان خانم نیلوفر گوله، جامعه شناس ترک تبار می گذرد که در مقایسه ای میان روشنفکران ایران و ترکیه، از فقدان گفتگو میان روشنفکران ایران با یکدیگر ابراز شگفتی کرده بود! به باور گوله در ایران بر خلاف ترکیه، روشنفکران بجای گفتگو با یکدیگر، بیشتر با هواداران شان مونولوگ دارند! شاید آخرین خاطره گفتگوی روشنفکران در ایران به مباحثات میان دکتر سروش و مخالفان فکری او در مجلات کیهان فرهنگی و سپس کیان باز می گردد. در این مناظره های مک
معجزه‌ای از امام صادق علیه السلام در اثبات امامت ایشان به اعتراف خنجی اصفهانی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری و دشمنان تشیع در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام چنین می‌نویسد:
یک روز امام جعفر (علیه السلام) در خانه خود آتشی روشن کرده و کسی را فرستاده نزد برادر او را طلب نموده؛ چون برادر آمده آن حضرت سخنی می‌فرموده و بسیاری از اکابر شیعه حاضر بود‌ه‌اند. آن حضرت برادر را نش
مباحثه در لغت معنای نسبتاً متعددی دارد.  یکی از معناهای مباحثه مناظره است و دیگری با یکدیگر پژوهیدن علم، با یکدیگر بحث کردن می  باشد.  همیشه معتقد بوده و هستم که مباحثه با انسان های متعصب راه به جایی نمی برد. چرا که تعصبات اجازه تفکر منطقی را از ذهن فرد (گوینده یا شنونده)  می گیرد و به جای آن، مغلطه را جایگزین خواهد کرد . در این حالت ،نه دردی دوا می شود و نه مباحثه به جریان می افتد.  


ادامه مطلب
مهبط دین عقلانیت بشر است. در منطق فهم دین داریم که اگر یک چیزی واقعا عقلانی بود، ما ظواهر دین و کتاب و سنت را هماهنگ با آن کنیم. مثلا شما با عقل خود به این نتیجه رسیدید که خداوند غیرجسمانی است. ولی وقتی در قرآن می‌خوانید که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»، می‌گویید خدا دست که ندارد، بلکه مظهر قدرت خداوند است. واقعا اگر عقلانیت به این بداهت باشد، از آن استفاده می‌کنیم.
 اما این چیزهایی که آقایان[روشنفکران] می‌فرمایند واقعا عقلانیت بر آن ح
ما خیلی متمدن هستیم.ما خیلی روشنفکر هستیم.به یکدیگر دست میدهیم.سلام و احوالپرسی میکنیم.از آب و هوا حرف میزنیم.و بعد دوباره دست میدهیم و روز خوشی را آرزو میکنیم.و اصلا به روی خودمان نمیاوریم روزی به جای دست...لب میدادیم...!!!!!!رژ لب قرمز / بلانش
لبخند بزن ایرانی؛ تو«گفتار زمان» شده ای! ️
دشمنان ایران و اسلام هیج وقت مثل حالا سربه زیر و ذلیل نبوده اند؛ با رفراندوم دهها میلیونی در تهران و ایران و رستاخیز انسانی در بغداد و عراق، زبان مدعیان لیبرال دموکراسی آمریکایی و روشنفکران وابسته ی شان در ایران و عراق و آسیا، بند آمده است؛
ادامه مطلب
مذهبی، اسلامگرا، انقلابی و میهن‌دوست قطعاً هستم؛
سنّتی، پان‌اسلامیست، محافظه‌کار و ناسیونالیست قطعاً نیستم؛
حزب‌اللهی، اصولگرا، اصلاح‌طلب و روشنفکر هم نمی‌دانم هستم یا نیستم؛ شاید باشم، شاید نه. چرا که متأسّفانه هنوز که هنوز است، تعاریف روشنی ازشان ارائه نشده است که مورد قبول همۀ موافقان و مخالفانش باشد.
وزارت کشور هند با انتشار گزارشی، ، پلیس هند را مقصر تشدید خشونت ها علیه مسلمانان دانست.
 وزارت کشور هند با امروز انتشار گزارش اولیه در باره فاجعه کشتار مسلمانان این کشور در دهلی‌نو، اعلام کرد که پلیس  پایتخت یکی از مقصران اصلی این حادثه است که نتوانسته به موقع و به اندازه کافی شرایط را کنترل کرده و مانع از وارد آمدن آسیب های جدی به اموال مسلمانان شود.
این گزارش همچنین اعلام کرد که از آنجایی که رئیس پلیس دهلی‌نو به تازگی عوض شده بود، بی تجرب
سخنرانی هانری ماسه در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه: من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایرانی کردم و برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم، که بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
ادامه مطلب
چندی پیش یکی از اساتید جامعه شناسی این پرسش مهم را مطرح نمود که چرا کتاب های گذشته برانگیزاننده بودند ولی کتاب های   امروز از این ویژگی برخوردار نیستند؟ به طور مثال چرا برخی آثار دکتر شریعتی آتشی بر جان جامعه افکنده و مردم را حول یک آرمان بسیج می کرد ولی امروزه صدها کتاب نیز از انجام چنین رسالتی برخوردار نیستند؟ پرسشی که می کوشید تا راز کرختی جامعه امروز را جویا شده و از بی اثر بودن اندیشه های امروز در ایجاد تحولی معنادار سراغ گیرد. روشن است
خب خب ناهار پختم خیلی عالی شد . یکمم کارای کلاسمو کردم و نشستم پای اینستا :) و چرخیدم و سوالی که واقعا ذهنم درگیر کرده بود سرچ کردم و یک جواب کامل و منطقی براش پیدا کردم از یک روان درمانگر و روانشناس.خیلی خوب بود میتونم بگم همه باید یکبار دقیق اینو ببین توی پیوند ها گذاشتمش با عنوان "ازدواج سنتی یا مدرن؟" 
+خانواده های متعصب مث خانواده ی خود من اجازه رفت و آمد نمیدن :( و یه مشکل گنده در آینده پیش روی منه :( 
تصریح شفیعی کدکنی به تعصب و تنگ‌نظری خواجه عبد الله انصاری و ارادتش به معاویه
آقای دکتر شفیعی کدکنی از اساتید بزرگ در زمینه زبان و ادبیات فارسی و شناخت و تصحیح آثار صوفیه در مقدمه‌اش بر کتاب تاریخ نیشابور می‌نویسد:
«کسانی که او (حاکم نیشابوری) را به تشیع متهم کرده‌اند، افراد بسیار متعصب و تنگ‌نظری از نوع خواجه عبد الله انصاری بوده‌اند که در حق حاکم گفته است: «ثقة فی الحدیث ورافضی الخبیث» یعنی در نقل احادیث، بسیار مورد وثوق است اما رافضی
اعتراف خنجی اصفهانی یکی از علمای متعصب اهل تسنن به امامت و غیبت امام زمان علیه السلام
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل تسنن و دشمنان تشیع در مورد عقیده‌ی خود پیرامون حضرت مهدی عجل الله فرجه چنین می‌نویسد:
و مختار ما آن است که وجود مهدی در آخر زمان واجب است که بر آن حکم کنند بنا بر احادیث صحیحه که یاد کردیم و واجب است که حکم کنند که از اولاد فاطمه علیها السلام است و نام او م‌ح‌م‌د است، اکنون این صفات تمامی در م‌ح
وقتی مذهبی‌های یک جامعه نتوانند مذهب را از سنتهای بومی و قومی تفکیک کنند، میتوان از جوانهای روشنفکر مدرن انتظار داشت که وقتی می‌خواهند با کهنگی مبارزه کنند، مذهب را از نظامهای اجتماعی کهنه‌شان تفکیک کنند؟ 
 علی شریعتی م آ  ۲۱ ص ۲۳۳
 
 
گویا در ایران همیشه در برابر سکوت و سکون مسلط بر موسسات و آدمها و مغزها، ناگهان یکی به قصد ایجاد تحرک سر برمی دارد و  چون سکوت عظیم است، این سربرداشتن چنان تند و ناگهانی میشود که زیر پای آنکه جنبیده و سربرداشته خالی می شود و عاقبتش : اعدام، تبعید و سکوت اجباری... و اینهمه عزیزان شهیدشده اند، تبعید شده اند و از دست رفته اند تا همان سکوت دوام داشته باشد.
جلال آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران جلد دوم ص ۵۷
 
"... تا مردم به آگاهی نرسیده‌اند و خود صاحبِ شخصیتِ انسانی و تشخیصِ طبقاتی و اجتماعیِ روشنی نشده‌اند و از مرحله‌ی تقلید و تبعیت از شخصیت‌های مذهبی و علمیِ خود که جنبه‌ی فتوایی و مقتدایی دارند...( فراتر نرفته اند)  رسالتِ روشنفکرِ وابسته به چنین جامعه‌هایی در یک کلمه عبارت است از: وارد کردنِ واقعیت‌های ناهنجارِ موجود در بطنِ جامعه و زمان، به احساس و آگاهیِ توده. .علی شریعتیمجموعه آثار ۴، ص ۹۴
 
.
"... تا مردم به آگاهی نرسیده‌اند و خود صاحبِ شخصیتِ انسانی و تشخیصِ طبقاتی و اجتماعیِ روشنی نشده‌اند و از مرحله‌ی تقلید و تبعیت از شخصیت‌های مذهبی و علمیِ خود که جنبه‌ی فتوایی و مقتدایی دارند...( فراتر نرفته اند)  رسالتِ روشنفکرِ وابسته به چنین جامعه‌هایی در یک کلمه عبارت است از: وارد کردنِ واقعیت‌های ناهنجارِ موجود در بطنِ جامعه و زمان، به احساس و آگاهیِ توده. .علی شریعتیمجموعه آثار ۴، ص ۹۴
 
شریعتی برای ما دستاوردهایی مهم و صرف نظرناکردنی به ارمغان آورده است:
 1. او این درس بزرگ را به ما داد که ما میتوانیم با جهان مدرن برخوردی فعال داشته باشیم. مواجهه او با جهان مدرن، در قیاس با مواجهه سنت گرایان ما ــ سنتگرایان در معنای عام و کلی و نه در معنای خاص و فنی کلمه‌ــ که مواجهه ای منفعلانه و عکس العملی است، بسیار فعّال و از سنخ نوعی کنش است و نه واکنش. 2. شریعتی، برخلاف سنتگرایان، عالَم و زیست جهان مدرن را به رسمیت میشناسد اما در عین حال
اومدم در نقد روشنفکری مطلب نوشتم، امّا الآن هرچی می‌گردم یک وبلاگ درست و درمان که نویسنده‌ش روشنفکر باشه پیدا نمیکنم!!!
خیلی گشتم!!! فقط دوسه تا پیدا کردم!!! خداوکیلی اگر کسی چنین وبلاگی سراغ داره معرفی کنه!!!
یه تبریکی هم به بچّه مذهبی‌ها بگم! انصافا غنای منطقی و فکری وبلاگ‌های مذهبی بیشتر بود!!! واقعا روحم شاد شد!!!
من به این جوانان امیدوارم!!!

إن شاء الله باز هم میگردم، اگر چیزی پیدا کردم، ادامه‌ی مطلب رو فردا منتشر میکنم!!!
نقد فیلم من می ترسم؛
بهنام بهزادی را قبل‌تر با فیلم روان و بی‌ادعای «قاعده تصادف» می‌شناختیم که در زمان خودش گامی رو به جلو در سینمای ایران بود. «وارونگی» هم، علی رغم تلاش فراوانش برای روشنفکر جلوه کردن، اثری ساده و متوسط بود که یکی دو حرف مهم را با ژستی متفرعنانه بیان می‌کرد.
اکنون اما، پس از چهار سال، «من می‌ترسم» به وضوح نشان می‌دهد که بهزادی در یک سراشیبی خطرناک افتاده و ایده‌هایی را شخم می‌زند که کفه ترازو را به سمت منتقدان تندرو ک
ما دیگر ما نیستیم! این را چند روزیست که فهمیدم...
چند روزی از قطع دسترسی به اینترنت میگذرد، غبار عجیبی گرفته اند دلها!! ما دیگر ما نیستیم ، ما نقابی از پروفایل های رنگین و هنری، پست های جذاب و بیوگرافی های دهان پر کن شده ایم. مدفون زیر تلنباری از مانیفست های روشنفکران مجازی و فیگورهای قهرمانان تناسب اندام و ژست های مختلف مدل های فشن و خبرهای دست اول و مهمی چون لباس جنجالی خانوم بازیگر و حرکت زشت بازیکن فوتبال!
حتی عشق هم از خاطرمان رفته است، مجا
1
مولوی بیتی درباره قرآن دارد که قاعدتاً با مزاج روشنفکری و مدرنیته سازگار نیست.معنی قرآن ز قرآن پرس و بس/ وز کسی که آتش زدست اندر هوس.در این بیت مرجع فهم قرآن خود قرآن معرفی شده است در حالی که نزد غرب گرایان عقل مرجعیت دارد. آنان بیشتر طرفدار تفسیر عصری و عقلی قرآن هستند. اما مولوی و همفکران او معتقدند برای فهم قرآن باید مقابل قرآن قربانی و پست شد تا با آن به اتحاد رسید.مصطفی ملکیان در تفسیر این بیت (سخنرانی در شب تفسیر قرآن) سه نکته گفته است
اد
 درد این وطن فراموشی و قدرنشناسی بخشی از مردمی است که نه تاریخ خواندند و نه درکی از آن دارند و نه سعی و کوشش فعلی و فکری در دین و بنیان های اخلاقی آن دارند!درد این وطن روشنفکر نمایانی است که همزمان هم حامی مصدق اند و هم مدافع رژیم مستکبر پهلوی! هم حامی دموکراسی و پلورالیسم غربی هستند هم رژیم شاهنشاهی و میلیتاریستی!  اگر بخواهم بنویسم ۵۷ سال حکومت پهلوی ها چه گذشت  و با رویکرد توسعه تک بعدی و وابسته  چه بر سر مردم و اقتصاد و کشاورزی و فرهنگ بومی
وقتی که هرکسی سعی میکند برای خودش از همخوانی و رقص بچه مدرسه ای ها با اهنگ ساسی مانکن ، تحلیل و تحقیقی ارائه دهد و بعضی ها هم از فرصت استفاده کرده و مطالبه ها و عقده های سیاسی و اجتماعی شان را طلب میکنند او یک جمله طلایی به کار میبرد : جامعه ، جامعه ی عرضه و تقاضاست . 
.
روشنفکران عزیز ، اگرچه سانسور قطعا تبعاتی دارد ، اما باور کنید گوش دادن بچه مدرسه ای ها و به طبع خانواده هایشان محصول سانسور نیست ، محصول آن چیزی ست که امروز جامعه ی ایرانی دچارش
من به شخصه، از حرف زدن و دوستی با کسانی که همون پیر درون رو دارن یا به عبارتی، دیکتاتور، غرغرو، متعصب الکی، خودبرتربین و کسانی که همه ش پاچه این و اون رو میگیرن، به شدت اجتناب میکنم.
بحث با اینها فایده نداره چون وقتی کم میارن میگن: ادب مسئله مهمیه من ادامه نمیدم، ولی همون آدم تا دو دقیقه قبل میگفت کی من شش نفر رو بیارم بهت تجاوز گروهی کنن من لذت ببرم (چون اینها خودشون فاقد میل جنسی و الت تناسلی هستن و دوست دارن بقیه اینکارو انجام بدن تا اون ها ل
آیا ذبح گوسفند در عید قربان، برخلاف حقوق حیوانات است ولی کشتن بوقلمون در روز شکرگذاری در آمریکا خیر؟!
امروز در آمریکا روز شکرگزاری بوده و همه آمریکایی‌ها از جمله جوجه روشنفکران ایرانی ساکن اونجا دارن بوقلمون درسته کباب می‌کنن و می‌زنن به بدن. اینا همونان که عید قربون به ما گیر میدن چرا گوسفندای بیچاره رو قربانی می‌کنید؟ خون گوسفند از بوقلمون رنگین‌تره؟!
اطلاعات بیشتر: https://fa.wikipedia.org/wiki/
در مطالب قبلی گفتیم که روشنفکران بدلی، بی‌سواد هستند، در نتیجه
خودشان از درون نمی‌جوشند.

از این مطلب، به ویژگی سوم 
روشنفکران بدلی می‌رسیم. یعنی همیشه یک عاملی از بیرون آن‌ها را پر کرده‌است!

با توجّه به این نکته و باتوجّه به اینکه فلسفه‌ی غالبی که از سوی دشمن،
به فضای فرهنگی کشور تزریق می‌شود، افکار نسبی‌گرایانه و پلورالیستی است، می‌توان
به این نتیجه رسید که روشنفکران بدلی ما، نسبی‌گرا هستند. ممکن است بپرسید که این
یعنی چه؟مثال میز
مهبط دین عقلانیت بشر است. در منطق فهم دین داریم که اگر یک چیزی واقعا عقلانی بود، ما ظواهر دین و کتاب و سنت را هماهنگ با آن کنیم. مثلا شما با عقل خود به این نتیجه رسیدید که خداوند غیرجسمانی است. ولی وقتی در قرآن می‌خوانید که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»، می‌گویید خدا دست که ندارد، بلکه مظهر قدرت خداوند است. واقعا اگر عقلانیت به این بداهت باشد، از آن استفاده می‌کنیم.
 اما این چیزهایی که آقایان[روشنفکران] می‌فرمایند واقعا عقلانیت بر آن ح
مخاطبین شبکه اجتماعیم را بررسی میکردم و در کمال ناباوری روی پروفایل استادم، اعلامیه ترحیمش را دیدم! اصلا باورم نمیشه استادِ کاربلدِ،دست به خیری که در آمریکا تحصیل کرده بود ولی مسلمانی روشنفکر بود ولی نه از نوع غرب زده اش! به قول خودشون مسلمان روشنفکری بود دیگه از میانمون رفته .... اگه شرایطش رو داشتم می رفتم اصفهان برای مراسمشون....
 ‌
شادی روحشون فاتحه +صلوات
شایگان، به گمان من، روشنفکری معنوی، و نه دینی، و نه لائیک است.
روشنفکر، به اعتبار این که عقلانیت، و به خصوص عقلانیت نقادانه را به جد پاس می‌دارد،
و معنوی (spiritual)، به این اعتبار که سهم روح (spirit) را سرسختانه مطالبه می‌کند. |link|
 
 
 
پ.ن: کتاب ملت عشق رو می‌خوام بخونم. کسی خونده؟ (به نظرتون چه‌جور کتابیه؟)
سلام
یه دیالوگی تو فیلم نفوذی بود که به نظرم هیچوقت قدیمی نمیشه. این بود:
"دِ بیچاره اینجا ایرانه… هر چقدر بیشتر زحمت بکشی؛ بیشتر میزنن توی سرت… بیشتر دل می سوزنی؛ بیشتر بهت انگ می‌زنند… آسه میرم آسه میام؛ با هیچ کسی کاری ندارم؛ دل به هیچ چیزی نمی‌بندم. جز پول. آره پول…! تو این مملکت بلبشو، اونقدر راه هست که بخوای پول خوب در بیاری. هیچکس هم ازت نمی پرسه از کجا آوردی! آخه اینجا کشور خرید و فروشه. وزیر رو می‌خرن… وکیل رو می‌خرن… نماینده مجلس
نام کتاب: #سمفونی_مردگان | نویسنده: #عباس_معروفی | #انتشارات_ققنوس | ۳۵۰ صفحه.رمان در بی زمانی می گذرد، ساعت ها همه خواب، آدم ها همه بیدار.کتاب شش راوی دارد: سوجی، آیدا، اورهان، صاحب کارگاه چوب بری، یک نماینده از قشر مذهبی و یک نماینده از قشر روشنفکران..آیدین و خواهرش آیدا از سنت بیزار هستند و همین موجبات طرد آن ها از سمت و سوی پدرشان را فراهم ساخته. در نقطه ی مقابل، اورهان که کوچکتر از آیدین و آیدا است، به سبب علاقه ی بی حد به سنت، مورد تاییو همیش
روشنفکر نیست،دزدی ست که با چراغ آمده..
#شاملو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 572×720]
مشاهده مطلب در کانال
به قول یارم "دلم مچاله شده"...
دوست دارم بشینم زار زار گریه کنم اما به نقل از پیج ارگانیک مایندد: "رفیق، بخوای نخوای ما غبار کیهانی بی اهمیتیم که روی لکه‌ی کوچیکی به اسم زمین پرسه میزنیم. مساله این که الکی خودمون رو مهم تصور می‌کنیم، واقعیتش این که ما هیچی نیستیم".
این‌ جمله ها اولش عصبانیت میکنه. بعد اگه ادم متعصبی نباشی به فکر فرو میبرتت. و اگه دقیق تر و از بالا نگاه کنی شعر مولانا یادت میاد که میفرماید "دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ".. 
با این
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی‌شان در حرم رضوی، شبه‌روشنفکران داخلی که دنبال ترویج فرهنگ غربی هستند را با حسن تقی‌زاده، به‌اصطلاح منورالفکر دوران پهلوی مقایسه کردند و برخی از خصوصیات آنها را برشمردند. نوجوان خامنه‌ای در این اطلاع‌نگاشت موارد مورد اشاره ایشان را مرور می‌کند.
          
کشورهای جهان‌سومی و کمتر توسعه‌یافته در بیشتر مسائل دنباله‌رو کشورهای توسعه‌یافته هستند، ولو اینکه در آن زمینه از آن‌ها عقب نباشند! درزمینهٔ حجاب و عفاف هم به‌اصطلاح روشنفکران ما می‌خواهند از آن‌ها پیروی کنند درحالی‌که در پیروی از آنان هم عقب هستند چرا که غربی‌ها راهی را رفته‌اند که سرشان به سنگ خورده و در […]
نوشته تخصیص بودجه میلیارد دلاری برای عفاف آمریکایی‌ها! اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
.
"... بزرگترین نقص در بینش انسان اینست که همیشه فقط یک روی سکه را می‌تواند ببیند... یکی از نوسانهای فکری میان دو رویه از یک حقیقت گرایش یک بعدی به وحدت یا تنوع است: تکیه بر وحدت به دیکته شدن عقاید و ارزشها و هدفها و حتی احساسها بر انسانها، یعنی دیکتاتوری می‌انجامیده است و در فرار از این دیکتاتوری  که تکیه گاههایی چون حقیقت الهی ، واقعیت علمی و اصالت ملی را بهانه میکرده،  آزادی که ارزشی نسبی است، ارزش مطلق می‌شده (و این یک اصل رایج دیالکتیکی در
یازدهمین جلسه از جلسات هفتگی  " #دوشنبه_های_انقلاب "(جهت شنیدن کلیک کنید)
  
با سخنرانی دکتر هدایتخواه  
مورخ ۹۷/۱۰/۱۰
مسجد و حسینیه امام علی علیه السلام
 
موضوع :  نه دی ۸۸ 
این هفته : 
تعریف فتنه
اتفاقات سال ۸۸ حادثه بود یا فتنه
تفاوت حادثه و فتنه
تطبیق تعریف امیرالمومنین علی علیه السلام از فتنه با #فتنه88 
معرفی کتابهای شوالیه های ناتوی فرهنگی و ارتش سری روشنفکران پیام فضلی نژاد
این سلسله جلسات تقدیم می شود به جناب آقای #علی_مطهری و دوستا
هی می گویند که فلانی شو، یا اگر هستی بهمانی باش؛
خب بله اگر تصمیم درست بوده باشد، شدن و به تبع پسِ آن، ماندن در یک راه و یک اندیشه، خیلی خوب است و به جا؛ 
ولی کمی غوطه بخوریم و عمقی تر ببینیم_اگر شایسته می دانید_ این تعلّقات و برچسب خوردگی ها تا کی ماندنی اند؟
 
"حزب اللّٰهی و انقلابی"، "کافر و منکر"، "منافق و پست"، "روشنفکر اسلام گرا و یا روشنفکر غرب زده[طوری می گویند که انگار شرق زده اش،بهتر ست!] " ، "انواع «ایسم»دچارشدگان" و إلی ماشاءاللهِ دیگ
آیت‌الله امینی امین دین و مردم؛عالم ربانی؛پارسای اخلاق‌مدار؛مجتهد ژرفنگر؛متفکر روشنفکر؛دلیر خدابین؛نویسندهٔ توانمند...
مرگ چنین مَردی، نه امری است خُرد!
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
خدایا، در این داغ جگرسوز، به تو پناه می‌آوریم. صبوری‌مان ده.
علی‌اکبر مظاهری
۶ اردیبهشت ۹۹/اول رمضان‌المبارک
یعنی این چند روز بعد اون ماجرای رمز دار تازه فهمیدم ، روابط چقدر زیاده و من چقدر ساااده ام :/ 
فکر میکردم طرف متاهله چون حلقه دستش بود ! الان فهمیدم دوست پسرشه ! بعد اینها به درک ! نشسته راحت از روابطشون میگه ! 
به اون یکی که دوست پسرش همکلاسیمونه ، میگم اون فلش من رو از دوست پسرت بگیر فردا بیار برام لطفا !برگشته میگه امشب نوبت خونه ی منه ، بیاد میگم بیاره میگیرم ازش :/ 
من :/ نوبت خونه ی اون :/ 
اون یکی ۱ ساله با دوست پسرش به هم زده ، نشسته از مشکلاتش
از فضای مجازی بیا بیرون، از فضای واقعی هم بیا بیرون، برو تو دنیای خودت. آره، بر عکس همه که میگن واقع بین باش، واقع بین نباش. واقعیت ها مطلوب ما نیستند و برای همین هم اونا رو دوست نداریم. یک ساعت زندگی الان و امروزت رو دریاب و از این ساعت و توانی که در بدن داری، استفاده کن چون این ساعت که گذشت و این توان امروز تو بعد از این ساعت منقضی میشن و قابل انتقال به فردا نیستن. اگه میخواید روح زندگی به جسم زندگیتون برگرده از فضای رسانه ها دوری کنید چون امرو
اگر می‌خواهیم به جامعه کمک کنیم باید درس بخوانیم
#تماشایی
درس را باید خوب خواند. طلبه‌ روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرف‌ها را، [این] درس‌ها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بی‌مایه [فطیر است]...
۱۳۹۸/۲/۱۸-رهبر انقلاب
          
دریافت فیلم با ساختار MP۴ کیفیت متوسط و حجم: ۳.۲ MB
اگر می‌خواهیم به جامعه کمک کنیم باید درس بخوانیم
#تماشایی
درس را باید خوب خواند. طلبه‌ روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرف‌ها را، [این] درس‌ها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بی‌مایه [فطیر است]...
۱۳۹۸/۲/۱۸-رهبر انقلاب
          
دریافت فیلم با ساختار MP۴ کیفیت متوسط و حجم: ۳.۲ MB
رسیدیم به
قسمت جالب داستان، یعنی روش‌های نقد روشنفکران. برای نقد، راه‌کارهای تخصصی وجود
دارد، حتّی کتاب‌هایی هم در این زمینه نوشته شده است، مثل تفکر نقدی، نوشته امیر خواص.امّا
ما اینجا به راه‌کارهای عمومی اکتفا می‌کنیم.

خب، بریم سراغ
راه‌ها. این راه‌‌ها را می‌توان در چند دسته کلّی جای داد:


مفاهیم.
استدلال.
مبانی و نظریات.




نکته1:

سعی میکنم این
راه‌ها را طوری توضیح بدهم که قابل استفاده برای همگان باشد. امّا مسلّما مطالعه‌ی
تخصصی به
روز های اول که با هیراد حرف میزدم ,بنظر بسیار روشنفکر میومد که دوستی دختر با پسر یا ازدواج با زن مطلقه بدون اشکال می دونست اما حالا که نامزد شدیم جور دیگه ای رفتار میکنه که تعجب میکنم از این همه تفاوت ,حالا که حتی ساعت بیرون رفتنم و برگشتم براش مهمه یک ساعت بیرون برم زنگ میزنه کجایی کجایی کی میای?,نوع لباس پوشیدنم مهمه ,اینکه با دوستم و دوست پسرش به هیچ عنوان بیرون نرم مهمه ,سرسنگین بودن با پسرای فامیل و کلاس زبان و دانشگاه بشدت براش مهمه ,اینکه
⁦✍️⁩ دین من انسانیت!
احتمالا این حرف یا این که مهم اینه که انسان باشیم رو زیاد شنیدین؛حالا این جملات رو بیشتر باز میکنیم.
انسانیت تعریف مشخصی نداره هر کی یه تعریف از انسانیت داره مثلا بعضی ها همجنسگرایی رو عین انسانیت میدونن و بعضی اون رو خلاف ارزش های انسانی! و از این دست تناقض ها زیاده.
هدف انسان از زندگی چیه؟خوردن و چریدن و خوابیدن؟پس ما چه تفاوتی با حیوانات داریم؟ دین به انسانیت هدف میده؛خدا همون ابتدای خلقت مسیر رو برای انسان مشخص کرد
من به عنوان یه پسر بدشانس، 27 -28 ساله، کارمند بیمه شده بخش دولتی، با درآمد مکفی و خونه و خانواده فرهنگی ، متنفر از سیگار و دود و ... هر جایی به همراه خانواده برای خواستگاری رفتم بعدش تلفنی جواب رد دادن با این دلایل :
1. قصد ادامه تحصیل داریم ( در حالی که من موافق ادامه تحصیل تا دکتری طرف های مقابلم بودم )
2. افکارشون با هم سازگار نبوده ( در حالی که من روشنفکر و موافق احترام به عقیده طرف مقابلم بودم )
ادامه مطلب
دانلود کتاب صوتی روزهای برمه اثر جورج اورول
دانلود کتاب صوتی روزهای برمه اثر جورج اورول
روزهای برمه اثر جورج اورول فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 25 حجم کل فایل ها: 183 مگابایت مدت زمان پخش: 12 ساعت و 14 دقیقه نویسنده: جورج اورول مترجم: زهره روشنفکر زبان ترجمه: فارسی گوینده: زهرا محمدی تعداد صفحات: ۳۶۰ نوبت چاپ: چاپ سوم سال ۱۳۹۲ ناشر: مجید درباره ...
دریافت فایل
دانلود کتاب روزهای برمه اثر جورج اورول‌ - فیدیبو https://fidibo.com › ... › داستان و رمان خارجی › د
شایگان، به گمان من، روشنفکری معنوی، و نه دینی، و نه لائیک است.
روشنفکر، به اعتبار این که عقلانیت، و به خصوص عقلانیت نقادانه را به جد پاس می‌دارد،
و معنوی (spiritual)، به این اعتبار که سهم روح (spirit) را سرسختانه مطالبه می‌کند. |link|
جمله ملکیان درباره داریوش شایگان
 
 
پ.ن: کتاب ملت عشق رو می‌خوام بخونم. کسی خونده؟ (به نظرتون چه‌جور کتابیه؟)
حضرت امیر المومنین علیه السلام و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله از یک نور واحد هستند (به اذعان اهل تسنن)
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل تسنن و دشمنان تشیع می‌نویسد:
آن حضرت شعبه‌ای است، نور او جدا گشته است از نور سید المرسلین. و این اشارت است بدان حدیث که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: أنا و علی من نور واحد؛ یعنی من و علی (علیه السلام) از یک نوریم؛ و در بیان احوال نور آن حضرت مذکور شد که از اصلاب طیبه به ا
بعضی چیزا خیلی ذهنمو درگیرمیکنه!
یه سری فامیل داریم خیلی خانواده روشنفکر و به اصطلاح باز هستن !
اما مثلا خودم دیدم اذان گفت نماز خوندن
تعقیبات میخونن قرآن وختم فلان سوره و...
اما من خودم با اعتقاداتی ک خودم انتخابشون کردم اکثرا نماز میخونم اما نه همیشه!
ترجیح میدم مانتو بپوشم تا اینکه چادر سر کنم باشلوار کوتاه ومانتو تنگ وجلو باز وناخن کاشت و 20 کیلو آرایش :/
من از 2ماه محرم وصفر کلا2روزشو رفتم مراسم عزاداری
من هیچوقت نذاشتم هیییییچ پسری حتی دس
دست بردار . . .
نمی دونی واسه زخمای کهنه 
یه وقتایی چه قدر سرپوش خوبه
× چرا آدم وقتی توی حماقتشه نمی فهمه چه قدر احمقه ؟
× نتیجه چی هستیم؟ باز خوبه که آدمیزاد موجود عجیبیه. شاید شبیه یه سوسک سرسخت که به این راحتیا نمی میره!
البته شایدم شبیه زنبور یا یه لیسه ! یا هر جونور دیگه ای که سخت می میره با اینکه بهش نمیاد
× فقط خودم می تونه زخمامو التیام ببخشه. اینکه همه زندگی من حماقت هام نبوده ...! 
× جالب تریش می دونید کجاست؟ اینکه ما اینقدر میخوایم خارجی و
طبق تحقیقاتی که سالیان سال داشتم، خوردن قرص سرماخوردگی نه تنها باعث خوب شدن نمیشه، بلکه بهش شدت هم میده و اصلا روند درمان رو کندتر میکنه! حالا چون روایت داریم که سرماخوردگی رو درمان نکنیم و بذاریم خودش خوب شه، احتمالا بر اساس این روایت اونو تولید کردن! فلذا من فقط از (گیاه) پونه برای تسکین درد خود موقع سرماخوردگی استفاده میکنم... اصلا هم نمیخواستم بگم که سرماخوردم! 
از اینجا به بعد رو افراد متعصب به زبان های محلی و بی جنبه ها و غیرتی ها و نژاد
اعتراف عالم بزرگ زرتشتی به محبت ایرانیان به اهل بیت و آزار ایرانیان به این دلیل توسط بنی امیه ملعون
رشید شهمردان تاریخدان، ایران شناس و اوستا پژوه بزرگ و متعصب زرتشتی در کتاب خود می‌نویسد که حکومت خلفای غاصب بنی امیه ایرانی‌ها را به خاطر علاقه و به خاطر محبتی که به فرزندان حضرت علی علیه سلام داشتند شکنجه و اذیت می‌کردند. وی می‌نویسد:
خلفای اموی ملل تابعه به ویژه ایرانیان و زرتشتیان را به نظر حقارت و پستی می‌نگریستند و هرنوع شکنجه و آزار
کافی است یک ساعت از وقت خود را صرف گردش در شبکه های اجتماعی کنید تا متوجه شوید عرصه عمومی فرهنگ ما پر شده است از افسانه هایی که انسان را تشویق می کنند تمام سرمایه ها و تلاش خود را صرف کسب پول و شهرت کند. افسانه هایی مانند این که " برای دست یافتن به هدف کافی است آن را تصور کنی"، " همه چیز فقط به خودت بستگی دارد"، "اگر تلاش کنی به هرچه میخواهی خواهی رسید" و هزار افسانه بی اساس دیگر.
 
و نکته مهم این است که این افسانه ها هدف را هم تعریف می کنند. هدف همیشه
حضرت امیر المومنین علیه السلام و حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله از یک نور واحد هستند (به اعتراف اهل سنت عمری)
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری و دشمنان تشیع می‌نویسد:
آن حضرت شعبه‌ای است، نور او جدا گشته است از نور سید المرسلین. و این اشارت است بدان حدیث که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: أنا و علی من نور واحد؛ یعنی من و علی (علیه السلام) از یک نوریم؛ و در بیان احوال نور آن حضرت مذکور شد که از اصلاب
 
... همچنین برادران عرب در زندان، گونه ای شعر عامیانه را که «ابوذیه» می نامیدند می خواندند....
در میانشان جوانی روشنفکر و با سواد، با لقب «آل ناصر الکعبی» بود. من با او خیلی به عربی صحبت می کردم. به او مقداری قواعد زبان عربی می آموختم؛ زیرا با آنکه عرب بود قواعد زبان را نمی دانست. همچنین از من خواست زبان ترکی را به او بیاموزم. من هم از او قدری زبان انگلیسی آموختم.
 
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العا
طبری (از علمای بزرگ اهل تسنن) و تالیف کتاب دو جلدی در جمع طرق حدیث غدیر !
ابن کثیر دمشقی عالم و مورخ بزرگ اهل تسنن می‌نویسد:
قُلْتُ: وَقَدْ رَأَیْتُ لَهُ کِتَابًا جَمَعَ فِیهِ أَحَادِیثَ غَدِیرِ خُمٍّ فِی مُجَلَّدَیْنِ ضَخْمَیْنِ، وَکِتَابًا جَمَعَ فِیهِ طُرُقَ حَدِیثِ الطَّیْرِ.
من (ابن کثیر) می‌گویم: کتابی از طبری دیدم که در آن احادیث غدیر خم را در دو جلد جمع کرده بود و کتابی از او دیدم که طرق حدیث طیر را در آن جمع کرده بود.
البدایة و النها
چند ماهی است که به «قائد خوانی» رو آورده‌ام. قائد در نوشته‌هایش پرگویی می‌کند، از ف به فرحزاد می‌رود، مقصد نهایی نوشته‌اش لزوما ربطی به مبدأ و موضوع ندارد، اما با همه‌ی این اوصاف خواندنی‌است. سبک و دنیای نگارش او با همین جزئیات شاکله پیدا کرده. زاویه‌ی ورود او به همه‌ی مسائل بدیع است. از جایی به مسئله می‌پردازد و آن را موشکافی می‌کند که عمدتا کسی چنین نمی‌کند. قائد یک روشنفکر واقعی است. انتقاد می‌کند: گاهی به طنز، گاهی با شاهد مثال آو
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در بی غیرتی اهل سقیفه و بی ناموسی اهل سقیفه همین یک تکه از تاریخ کافی است که به کسی می گویند امیرالمومنین و خلیفه پیامبر که سه روز در مدینه به منظور براندازی حلالزادگی ناموس مسلمانان را حلال همگانی اعلام کرد و در سه روز هزاران نطفه حرام بسته شد
،نسل مسلمانان و صحابه که در مدینه بودند به حرام آغشته شد و کودکان صحابه پدرانشان مشخص نبود و در فرزندانشان تشکیک شد که فرزند پدرش می باشد یا س
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۴)
۴- خنجی اصفهانی
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل سنت عمری و دشمنان تشیع در مورد ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه چنین می‌نویسد:
آن حضرت زائیده از مادر در حرم در اندرون محلی که آن را حطیم گویند و آن میان حجر الاسود و در کعبه است، و رکن رکین که حجرالاسود است. و این اشارت است به ولادت آن حضرت در حرم کعبه؛ چنانچه در اخبار آمده است از
به گفته دانشمندان همه ما از کودکی رنگ قرمز را به عنوان علامت خطر شناخته ایم. به همین جهت می توان از رنگ قرمز برای به خاطر سپردن مسائل مهم و جزئی مانند یادگیری کلمات جدید در یک زبان خارجی و غیره استفاده کرد.از طرفی دیگر چون رنگ آبی تداعی گر آسمان، آزادی و آرامش است، ذهن انسان را بیشتر به سمت اکتشاف سوق می دهد. به همین علت، رنگ آبی موجب خلاقیت بیشتر در ذهن می شود.
روانشناسی رنگ ها:افرادی که از رنگ سیاه در وایت بردهای شیشه ای استفاده می کنند افرادی
کتاب شیعه پاسخ میگوید نوشته آیت الله مکارم شیرازی
این راه به سوى وحدت نمى رود!
با یک نگاه اجمالى به وضع دنیاى امروز مى بینیم طوفان هاى سهمگینى وزیدن گرفته، پرده ها کنار رفته، سخنان دلفریبى مانند اعلامیّه حقوق بشر، دمکراسى و سازمان هاى بین المللى به کلّى رنگ باخته و زورمندان جهان نقشه هاى خطرناکى براى سلطه بر کشورهاى دیگر کشیده اند، و با صراحت مکنون درون خود را بیان مى کنند!
و چه خوب شد که همه چیز را گفتند و به اصطلاح آب پاک بر دست همه خوش باور
کجایند کدخداپرست هایی که سینه چاک برجام بودند؟؟؟؟
چه کسی پاسخگوی بتن های ریخته شده در قلب اراک است؟؟؟؟
قرار بود هم چرخ زندگی مردم بچرخد و هم سانتریفیوژها اما روشنفکر های غرب زده  هم چرخ زندگی مردم را با گرانی پنچر کرده اند و هم چرخ سانتریفیوژ ها را 
قرار بود با برجام دلار بشود هزار اما اکنون چقدر است؟؟؟؟؟
قرار بود تورم تک رقمی باشد اما اکنون ماشین حساب ها از محاسبه افزایش قیمت ها سوخته اند.
 قرار بود برجام تحریم ها را رفع کند و عزت بیاورد ام
چقدر متمرکز شدن رو ضعف ها خاکستری‌ه. هر چقدر که خوش‌بین و مثبت و آخ‌جون قراره یه آدمی بشم که فلان ضعف رو نداره، همون قدر هم زودتر زمان بگذره و آدمی بشم که فلان ضعف رو نداره میشی. تاب گذر زمان رو نداری. تاب این وسط ها رو نداری. اول x رو برطرف می‌کنم بعد y. بعد z رو میخرم بعد فلان می‌کنم. و دوری از همه‌شون و خسته میشی. بدتر از این ها ضعف هاییه که نیاز به تلاش نداره. نیاز به گذر زمان داره. اونوقته که زمان نمیگذره.
 
 
+چقدر آروم شدم ناگهان.
++د کتره مسی
در یک هفته ی پیش سه تا فیلم دیدم که جایزه های بزرگی گرفته بودن:
اول کتاب سبز green book، یک فیلم فوق العاده از  تبعیض نژادی و نژاد پرستی که ماشا الله تو ایرانم کم نیست، من خودم چون شهرای مختلف درس خوندم همیشه متوجه بودم آدمای جاهای دیگه از هر قشری مذهبی، روشنفکر و ... نسبت به قومیتم واکنش خوبی نداشتن ... این فیلم رو توصیه می کنم که جایزه ی اسکار هم گرفته ... 
دوم فیلم شکل آب the shape of water که بازم جایزه ی اسکار گرفته ولی میتونست قشنگ تر ساخته بشه. فیلمی که ی
مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است که آن زمان در وزارت کشور ۱۰ منطقه هم مشخص کردیم اما از نظر قانون اساسی نمی‌توانیم فدارتیو باشیم.(محمد خاتمی:1398)
پ.ن: این نظر خاتمی را برخی اساتید اندیشه سیاسی مانند سیدجواد طباطبایی نقد کردند. بخش‌هایی از یادداشت محمد قوچانی روزنامه‌نگار در این خصوص:
خاتمی تفکر کمونیستی «همه قدرت‌ در دست شوراها» که مبنای اتحاد شوروی و نظریه مختار روشنفکران چپ در سال ۱۳۵۷ بود را به نهاد شورای شهر بدل ساخت که
امتیازطلبی و نژادپرستی که از مهم‌ترین ویژگی‌­های صهیونیسم است، در منابع یهود به‌طور صریح و فراوان انعکاس یافته است. آن‌ها خود را قوم برگزیده خداوند و سایر ملت‌ها را «حیوانات انسان­‌نما» می‌­دانند.
مطابق برخی منابع یهود، ازجمله نوشته‌­های ربّی شنر_زالمان (مؤسس جنبش خباد) تمایز میان یهود و غیریهود این‌گونه ذکر شده:
هر یهودی، دارای دو روح است: روح حیوانی و روح الهی؛ روح حیوانی، در بالاترین طبقات نیروهای شیطانی ریشه دارد. این روح، منبع
ما آدمیان مدرن هرچه پیشتر برویم از غرابتمان کاسته می­ شود و هرچه بگذر دیگر چیزی ما را شگفت­ زده نمی­ کند و در نهایت همه چیز برایمان دلپذیر می­ شود. اینجا نقطه­ ای است که به فرهنگ تاریخی نامگذاری شده است.روشن ­تر صحبت کنم؛ توده ­ی سیاه، سیال و چرکین داده­ ها و آواز غریب و وحشتناک دانستی­ ها آنقدر زیاد است که آدمی چاره ­ای جز خریت ندارد. هر کجا آدمیان تیزبینانه نگریسته ­اند مفهومی دیگر در کنار خریت نمایان گشته است، تنفر و تهوع.منظور من آن است که
سازمان مخفی حشاشین یا به عبارتی آدمکش های پاپ ، که قبلاً در قرون وسطی و
دوره رنسانس فعال بوده است قبل از جنگ جهانی دوم، توسط بالاترین مقامات
روحانی کلیسا بازسازی و سازماندهی می شود تا اعضای آن که همگی کشیش های
متعصب ، نیرومندودر خدمت اهداف روحانیان بلند مرتبه از جمله پاپ اعظم هستند
مخالفین را از سر راه بردارند. داستان از جایی شروع می شودکه خواهر والنتیاین "وال" در آرشیو اسناد کلیسا پی به اسرار مخوفی می برد.کلید
ورود به این اسرار، عکسی چها
در اینستاگرام پستی گذاشتم با کپشن #من_هم_سپاهی_ام تعداد زیادی کامنت مخالف و موافق زیرش گذاشته شد. نکته ی جالب بی توجهی دوستان مخالف سپاه به نیات بد آمریکا و اسراییل و عدم توان تفکیک مشکلات داخلی از منافع ملی بود. دوگانه سازی ارتش و سپاه یکی دیگر از محورهای مطرح شده بود. استدلالها نه از سر تحلیل بلکه نکاتی بود که در تمام این سال‌ها با تکرار فراوان در ذهن‌ها به عنوان بدیهیات جا انداخته شده‌اند. برای من جالب است که هیچ‌کس تلاشی شخصی و فارغ از ه
 زندگی محمد جواد محبت + اشعار

محمد جواد محبت، کودکی و تحصیلات را در کرمانشاه گذراند و سپس به عنوان معلم در روستاهای قصر شیرین به خدمت مشغول شد. شعرهای او از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۴ در مجلات توفیق، خوشه، روشنفکر، دریچه، تهران مصور و هفته‌نامه مشیر چاپ می‌شد.
ادامه مطلب
نیکلای گوگول را بیشتر با عنوان نویسنده کتاب یادداشت های یک دیوانه می شناسند اما داستان جالب دیگری دارد به نام دماغ. خواندن این کتاب را به همه آدم های دنیا مخصوصا کسانی که می خواهند دماغ خود را به دست تیغ جراح بدهند توصیه می کنم چرا که شاید به کل نظرشان درباره ارزش و جود دماغ و دست نزدن به آن عوض شود. فضای رمان دقیقا روسیه زمان نیکلای است و تنها قسمت نا واقعی ماجرا یک دماغ است. دماغی که از لای نون و بی هیچ دلیل مشخصی بیرون می آید و داستان خود را ش
این شهری برای علاقه مندان به تاریخ، متعصبان معماری و عاشقان غذا مقصدی مناسب است. با خرید بلیط لحظه آخری چارتر خارجی به عمان سفر کنید و در یکی  از مدرن ترین شهرهای خاورمیانه تفریح کنید. Rose City در Petra، تلفیقی از عطر و طعم قدیم و جدید است، که قرن بیستم را با امپراطوری گمشده روم آمیخته است. در عمان می توانید وجود خود را با فرو رفتن در درون دریای مرده تغذیه کنید. عمان شهری زیباست که مقصد مناسبی برای مسافران جت چارتر می باشد.برای عاشقان غذا عمان مکانی
پارسال همین موقع ها بود که داشتم سه ساله شدن گند زدن و ول گشتن پاییزم و خوب بودن سطح دریافت اطلاعات ام توی زمستون رو جشن میگرفتم ، تقریباً میتونم بگم باور کرده بودم که هر سال شیش ماه دومش باید همینجوری بگذرع ، سه ماه تمام شل میکنم و سه ماه تمام میترکونم ، یادمه همین تابستون بود کع حتی دنبال دلیل هم براش میگشتم و خب مطبعا هیچی یافت نشد که هیچی ، هیچگاه هم نقیضش ثابت نشد !!!
درمونده مثل سه چهار سال قبل پاییزم رو شروع کردم و ملو ملو ، واضحا کاری نکر
بعد از خوندن کتاب غربزدگی و سنگی بر گوری  آل احمد و غروب جلال ِ سیمین دانشور تصمیم گرفتم درباره ی آل احمد بنویسم. از او دو ترجمه، نمایشنامه های سو تفاهم از آلبر کامو و کرگدن از اوژن یونسکو هم به علاوه ی داستان های کوتاه یا بریده کتاب هایی جسته و گریخته توی اینترنت خونده بودم. اما باز هم وقتی سعی میکنم همه ی اونچه از آل احمد میدونم توی ذهنم جمع کنم و بنویسم، کار برام سخت میشه. 
در نظر من آل احمد شخصیت جالبی داشته، شخصیتی ماجراجو. همون طور که دانش
امیر المومنین علیه السلام برترین قاضی (به روایت اهل سنت عمری)
ابن عبد البر از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) فی اصحابه: اقضاهم علی ابن ابی طالب (علیهما السلام). 
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در بین صحابه فرمودند: «علی (علیه السلام) برترین قاضی شما [صحابه] است».
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تالیف ابن عبد البر، جلد ۳، صفحه ۱۱۰۲، چاپ دار الاعلام

نکته جالب اینجاست که ابن عربی مالکی از علمای متعصب اهل سنت ع
خاطره ی فضای مجازی ، کتاب و روشنگری
 
خاطره ی فضای مجازی ، کتاب و روشنگریمن آدمیم که توی فضای مجازی خیلی فعالم و همشم آنلاینم.الآنم پیج اینستا دارم، اون موقع که تاریخ مستطاب آمریکا رو می خوندم که خیلی کتاب باحالیه و توش مبحث سیاسی داره و کاریکاتورای جالبی داره که همینطور که می خونی ناخودآگاه خندت می گیره، طراحی جالبی داره…یه سری عکس کتاب رو گذاشتم استوری اینستام و نوشتم باحالترین کتاب سیاسی که خوندم و یه دیزاین خاصی طراحی کردم ، یه عکس خوش
«من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران و روشنفکران آشنا نیستم؟!
خیر من از یک راه طی شده با شما حرف می زنم. من سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری درس خوانده ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام، موسیقی کلاسیک گوش داده ام.ساعت ها از وقتم را به مباحث بیهوده درباره چیزهایی که نمی دانستم گذرانده ام. من هم سال ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی زیسته ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه ای گذاشته ام»
 
 
 
عجیب نیست کسی که با ادا و اطوارهای روشنفکری آشنا
من لاو ادیکتم. حدوداً ده ماهه فهمیدم. هیچوقت براش تراپی نرفتم. یعنی سعی کردم، تیری در تاریکی اتاق روانشناسم پرت کردم ولی از پنجره بیرون رفت. کمی متعصب بود و روی نظریاتش پافشاری می‌کرد و من دیگه پیشش نرفتم. اما با جستجو و مطالعه تونستم یک دوره‌ای رو بگذرونم. شش ماهه که تلاش می‌کنم الگوهای اعتیاد به عشق رو بشکنم. چطوری؟ وارد رابطه نشدم، روی عزت نفسم کار کردم، رابطه‌م رو با خودم ترمیم کردم، به روابط گذشته عمیق‌تر نگاه کردم، سعی کردم عقده‌هام
پس از هیتلر، همه آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن
آورده است. اما یک چیز نابودشده هم بود که فقط ما روشنفکران آن را می فهمیدیم و آن خیانت هیتلر به «کلمات» بود.
خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند؛ پوچ شده بودند، مسخره
شده بودند، عوض شده بودند، اشغال شده بودند.کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت،
عدالت...  (آدم کجا بودی، هاینریش بل)
بعد از هیتلر همه آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن
آورده است. اما یک چیز نابودشده هم بود که فقط ما روشنفکران آن را می فهمیدیم و آن خیانت هیتلر به «کلمات» بود.
خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند؛ پوچ شده بودند، مسخره
شده بودند، عوض شده بودند، اشغال شده بودند.کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت،
عدالت...  آدم کجا بودی، هاینریش بل.
نقد برای اغلب ما واژه مقدسی است؛ نقدپذیری صفت انسان های متعالی است و نقاد فردی روشنفکر با نگاهی وسیعی که سره را از ناسره تشخیص می دهد. اما همیشه مفاهیم مقدس بهترین فرصتند برای پنهان کردن پلیدترین نیت ها و نقد غایت این ماجراست. من به عنوان کسی که یک سال در یک موسسه معروف کارشناس بخش کتاب های شعر بودم و منتقدی پرخاشگر، حالا این را می فهمم که نقد در بسیاری از اوقات1 تنها یک واکنش احساسی است برای حفظ وضع موجود؛ سلاحی برای حفاظت از مرزهایمان، برا
 
خانم فاطمه صادقی یک فمینیست سرشناس، روشنفکر، سیاست‌مدار و اهل پژوهش است. با اینحال یادداشت اخیرش با همه اهمیت و خواندنی‌بودنش در هیچ رسانه‌ای بازتاب داده نشده است.
 چون مذهبی و اصول‌گرا نیست رسانه‌های اینوری یادداشتش را بازتاب ندادند. و چون نقد حکام اصلاح‌طلب است آن‌وری‌ها بایکوتش کردند.
البته که این یادداشت و مخصوصا زاویه‌دیدش مخالف فکر من و مخالف فکرِ مخالفان من است و قطعا همین دلیل هم باعث می‌شود بخواهم در وبلاگ و کانالم بازنش
نقد برای اغلب ما واژه مقدسی است؛ نقدپذیری صفت انسان های متعالی است و نقاد فردی روشنفکر با نگاهی وسیعی که سره را از ناسره تشخیص می دهد. اما همیشه مفاهیم مقدس بهترین فرصتند برای پنهان کردن پلیدترین نیت ها و نقد غایت این ماجراست. من به عنوان کسی که یک سال در یک موسسه معروف کارشناس بخش کتاب های شعر بودم و منتقدی پرخاشگر، حالا این را می فهمم که نقد در بسیاری از اوقات1 تنها یک واکنش احساسی است برای حفظ وضع موجود؛ صلاحی برای حفاظت از مرزهایمان، برا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خاطرات فنی من